محکم تر از آنم که برای تنها نبودنم
آنچه را که اسمش غرور گذاشته ام
برایت به زمین بکوبم..........
احساس من قیمتی داشت
که تو برای پرداخت آن فقیر بودی...
چه خوش خیال بودم ...
که همیشه
فکر می کردم
در قلب تو
محکومم
... .....به حبس ابد!!
... به یکباره جا خوردم ......
وقتی
زندان بان
برسرم فریاد زد
هی...
تو ...
آزادی!
.
.
.
و صدای گامهای
غریبه ای که به سلول من می آمد . . .
من کیم؟
کسی میدونه؟
من همون دیوونه ایم که هیچ وقت عوض نمیشه.
همونی که همه باهاش خوشحالن اماکسی باهاش نمی مونه.
همونی که هق هق همه روبه جون دل گوش میده
اماخودش بغضاش روزیربالش میترکونه.
همونی که مواظبه کسی ناراحت نشه اماهمه ناراحتش میکنن.
همونی که تکیه گاه خوبیه اماواسش تکیه گاهی نیست.
همونی که کلی حرف داره اماهمیشه ساکته.
اره
من همونم.....
هنگام درس دادن استاد سر کلاس :
(-.-) (-.-) (-.-) (-.-) (-.-) (-.-) (-.-) (-.-)
وقتی استاد خبر امتحان رو میده :
(o.O) (o.O) (o.O) (o.O) (o.O) (o.O)
... ...
موقع امتحان:
(←.←) (→.→) (←.←) (→.→) (←.←) (→.→)
وقتی استاد موقع امتحان حواسش جمع میکنه واسه مچ گیری:
(↓.↓) (↓.↓) (↓.↓) (↓.↓) (↓.↓)
وقتی که نمره ها رو میزنن :
(͡๏̯͡๏) (͡๏̯͡๏) (͡๏̯͡๏) (͡๏̯͡๏) (͡๏̯͡๏) (͡๏̯͡๏) (͡๏̯͡๏)
می گویند : شاد بنویس...!!
نوشته هایت درد دارند...!!
و من یاد مردی می افتم ، که با ویالونش...!!
گوشه ی خیابان شاد میزد...!!
اما با چشمهای خیس...!
محبت زیادے
همیشه آدم ها را خراب مے کند،
گاهے آدم ها مے روند
نه برای اینکه دلیلے براے ماندن ندارند،
بلکه آنقدر کوچکند
که تحمل حجم بالاے محبت تو را ندارند ...
یه آدمایی هستن که همیشه
با حوصله جواب اس ام اساتو میدن...
هروقت ازشون بپرسی چطوری؟ میگن خوبم...
وقتی میبینن یه گنجشک داره
رو زمین دنبال غذا میگرده راهشون رو کج میکنن
از یه طرف دیگه میرن که اون نپره
همینایی که تو سرما اگه یخ ام بزنن,
دستتو ول نمیکنن بزارن تو جیبشون
آدمایی که از بغل کردن
بیشتر آرامش میگیرن تا از دست دادن...
... اونایی که تو تلفن یهویی ساکت میشن
اینایی که همیشه میخندن
اینایی که تو چله زمستون پیشنهاد بستنی خوردن میدن
همونایین که براتون حاضرن هرکاری بکنن
اینا فرشتن
تو رو خدا اگه باهاشون دوستید, اذیتشون نکنین
تنهاشون نذارین ؛ داغون میشن...
این خارجی ها با ابداع کلمه lol به جای
loud out laugh مثلا خواستن بگن
ما خیلی مبتکریم
اما قهرمانان ایران زمین با ابداع
خخخخخخ به جای
( خیلی خوبه خدایی خیلی خندیدیم خیر ببینی!! )
نقشه دشمنان رو نقش بر آب کردند
ازاین تکرارساعتهـ ـا
ازاین بیهوده بودنهـ ـا
ازاین بی تاب ماندنهـ ـا
ازاین تردیدـهـ ـا
نیرنگهـ ـا
... شکهـ ـا
خیانتهـ ـا
ازاین رنگین کمان سرد آدمهـ ـا
وازاین مرگ باورها ورویاهـ ـا
پریشانمـــ
دلـ ـم پروازمیخواهد....
احساس میکنم دلم پر از غمه.
از آدمهایی که به ظاهر میگن دوستن...
از آدمایی که دل آدمو میشکنن.
دلم خیلی پره....خیلی....
. . . کسی رو دارین
که بهتون بگه:
غصه نخور من باهاتم ؟؟؟
انصافا اگر کسی رو دارید که
نگرانتون میشه
دلش براتون شور میزنه
باهاش لحظات خوبی رو میگذرونید
هواشو خیلی داشته باشید
از خودتون نرنجونیدش
بزرگترین نعمته
♥♥
کیا واقعا چنین کسیو دارن؟؟
از این دنیا و آدماش یاد گرفتم ...
یاد گرفتم حتی اگه عاشق شدم به رومم نیارم
که اصلا" کسی هست که من عاشقش شدم...
یاد گرفتم اگر کسی باهام نامهربونی کرد
خیلی زود فراموشش کنم...
یاد گرفتم اگر کسی دلمو شکوند،
من دل کسی رو نشکونم...
یاد گرفتم نزارم کسی اشکهامو ببینه...
یاد گرفتم نزارم کسی بفهمه تو دلم چی میگذره
و بخواد برام دل بسوزنه...
یاد گرفتم تو این دنیا به جز خودمو
خدام به کسی تکیه نکنم...
یاد گرفتم راز دلمو به هیچکس نگم
بجاش رازدار خوبی باشم...
یاد گرفتم غرور کسی رو زیر پاهام له نکنم،
نزارم کسی غرورموبشکونه...
یاد گرفتم هیچ وقت التماس کسی نکنم
جز همونی که بالا سرمه...
یاد گرفتم که برای رسیدن به هدفم
دیگران را بازیچه قرار ندم...
یاد گرفتم دوستی یک حادثه است و جدایی قانون...
یاد گرفتم هر گناهی که کردم کردم
ولی حرمت دل کسی رو نشکنم...
یاد گرفتم دنیا برام هرچی رقم زد
قبول کنم و دم نزنم...
یاد گرفتم که همیشه همه ی اینا یادم باشه...
یاد گرفتم اینا همش درس های دنیاس...
آره دنیا به آدماش درس میده و بعضی وقتا
این دنیا چه پست و زشته...
اگه یکی رو دیدی که وقتی داری رد میشی
بر میگرده نگات میکنه، بدون براش مهمی
اگه یکی رو دیدی که وقتی داری می افتی برمیگرده
با عجله میاد به سمتت، بدون براش عزیزی
اگه یکی رو دیدی که وقتی داری می خندی
برمیگرده نگات میکنه، بدون براش قشنگی
اگه یکی رو دیدی که وقتی داری گریه میکنی
باهات اشک میریزه، بدون دوستت داره
اگه یکی رو دیدی که وقتی داری با یکی دیگه حرف
میزنی ترکت میکنه، بدون عاشقته
شاید یه کسی شب ها برای اینکه خواب تورو
ببینه به خدا التماس می کنه ،
شاید یه کسی به محض دیدن تو دستش یخ میزنه
و تپش قلبش مرتب بیشتر میشه ،
مطمئن باش یه کسی شب ها به خاطر تو
توی دریای اشک می خوابه ،
ولی تو اون رو نمی بینی ونمیشناسی.......
دلم عجیب گرفته…
دلگیرم از آدمکهایی
که تنها سایهای هستند
از تمام آنی که مینمایند
دلگیرم از نقابهایی که بر چهره میکشند
دلگیر از صورتکها…
من نمیفهمم…
به خدا که من نمیفهمم…
نمیدانم چرا آدمها تنها برایِ یک تجربه،
یک تصور، یک خیال،
یک عطش برای سر دادنِ ترانهی تشنگی،
وخیالِ خامِ آنچه هیچگاه نیستند،
زندگی آدم دیگری را به بازی میگیرند؟!
به خدا من نمیفهمم…
نمیفهمم چگونه شد که در این
عصر آهن و اصطکاک
اینچنین تصوارت آهنین و قلبهای سخت
و ذهنهای جامدی شکل گرفت…
این همه آهن، این همه سختی، این همه جهل،
این همه صورتک…
و این همه من، تنها، خسته، ...
آی آدمها! آدمها، آدمها، آدمکها…
آدمهایی که به هوسِ سرک کشیدن
به یک دیوارِ کوتاه
بینیاز از چهارپایه و نردبان
سر خم میکنید و
آرامشِ آنسویِ دیوار را میستانید :
به خدا
آن آدمِ ساده که دیوارِ دلش کوتاه است،
وسیلهی برای ابراز و ارضای عقدهها
و آرزوهایِ تو نیست!
تو را به خدا، اینقدر سرک نکشید
در این عصرِ صورتکهای دروغین
دنیا بیش از همیشه به سادگیِ سادهها
محتاج است
تو را به خدا اینقدر آزارشان ندهید
بگذارید سادگیِ دوستداشتنهای بی دلیل
افسانهای در قصههای کودکیمان نباشد
بگذارید که سالها بعد
سادگانِ دلداده
پاکیِ دوستداشتنهای بیدلیل
و عشقهای جاودانه را
تنها در انیمیشنِ سیندرلا جستجو نکنند.....
بعضی از متن هام رو
با بُغض نوشتم !.!.!
لُـــطـــفــا
با درد بخوانیــــد ...
کاش می دانستم بعد از مرگم
اولین اشک از چشمان چه کسی
جاری می شود ،
و آخرین سیاه پوش که مرا فراموش
می سپارد چه کسی خواهد بود تا قبل از مرگم
جانم را فدایش کنم.
گاهی دلت بهانه هایی می گیرد که خودت
انگشت به دهان می مانی...
گاهی دلتنگی هایی داری که فقط باید
فریادشان بزنی اما سکوت می کنی ...
گاهی پشیمانی از کرده و ناکرده ات...
گاهی دلت نمی خواهد دیروز را به یاد بیاوری
انگیزه ای برای فردا نداری و حال هم که...
گاهی فقط دلت میخواهد زانو هایت را تنگ
در آغوش بگیری و گوشه ای
گوشه ترین گوشه ای...که می شناسی بنشینی
و"فقط" نگاه کنی...
گاهی چقدر دلت برای یک خیال
راحت تنگ می شود...
گاهی دلگیری...شاید از خودت.
به خدا دست خودم نيست اگر مي رنجم
يا اگر شادي زيباي تو را
به غم غربت چشمان خودم ميبندم
من صبورم اما..
چقدر با همه ي عاشقيم محزونم!
و به ياد همه ي خاطره هاي گل سرخ
مثل يک شبنم افتاده زغم مغمومم
من صبورم اما...
بي دليل از قفس کهنه ي شب ميترسم
بي دليل از همه ي تيرگي تنگ غروب
و چراغي که تو را از شب متروک دلم دور کند
من صبورم اما...
آه اين بغض گران،صبر چه مي داند چيست؟
سلام.....خوبین؟من صبا هستم.....امیدوارم بتونم مطالبی بذارم که ازش خوشتون بیاد.......دوستون دارم.....راسی وب پرواز به بیکرانه ها هم مال منه....بهش سر بزنید و نظر بذارین.......اماده ی تبادل لینکم.......نظر یادتون نره..........